loading...
خردگرایی
خردگرا بازدید : 59 شنبه 28 تیر 1393 نظرات (0)

دیوید هیوم میگوید علیت یک چیز ذهنی است و هر چیزی که ما اون رو علیت میدونیم در واقع چیزی جز تکرار،تعاقب و تقارب نیست.

مثلاً با تجربه آتش، گرما را هم احساس می‌کنیم و تکرار این تجربه موجب می‌شود که با دیدن آتش انتظار پیدایش حرارت در ذهن ما ایجاد شود. بنابراین رابطه علیت چیزی جز تداعی معانی و انتظار ذهنی ناشی از تکرار تجربه و تعاقب یا تقارن مستمر نیست.

یا مثلاً با تجربه آتش، گرما را هم احساس می‌کنیم و تکرار این تجربه موجب می‌شود که با دیدن آتش انتظار پیدایش حرارت در ذهن ما ایجاد شود. بنابراین رابطه علیت چیزی جز تداعی معانی و انتظار ذهنی ناشی از تکرار تجربه و تعاقب یا تقارن مستمر نیست.

برای اطلاعات بیشتر و مثال های دیگر میتوانید به ایت الله گوگل مدظله مراجعه کنید(:

چیزی که متاسفانه در نقد این نطریه دیوید هیوم میگویند این است که اگر دو اتفاق با هم و در یک زمان اتفاق بیفتند میگویند که نظریه هیوم رد شده است! اما چنین نیست. مثلا شما یک چوب رو به دست میگیرید و تکونش میدید.در اینجا شما دست را علت حرکت چوب دانسته اید اما هیوم میگه چون پدیده ای رو زیاد تجربه میکنیم حکم به علیت میدهیم درحالی که هیچوقت تجربه نکرده ای چنین اتفاقی همیشه می افتد.در مثال چوب شما حرکت چوب بوسیله ی دست رو درک میکنی اما نیروی حرکت چوب بوسیله ی دست رو درک نمی کنی.

 

در زندگی روزمره اتفاقات زیادی را بارها تجربه کرده ایم و عادت کرده ایم که دو اتفاق اگر پشت سرهم یا با هم رخ بدهند پدیده علت و معلول در ذهنمان تداعی کنیم در حالی که علیت یک مفهوم ذهنی است.

 

نقدهایی هم در مورد اینکه هیوم علیت رو یک مفهوم ذهنی میدونه وجود داره اما به نظر من نقدهایی کودکانه هستند و جوابهای منطقی در اینمورد داده نشده است.

 

به چند تا از ایرادات و نقدهایی که مطرح شده است میپردازم.

 

ایراد اول:اگر علیت نباشد علم زیر سوال میرود!چرا که دلیلی وجود داره یک دانشمند به دنبال علت یک پدیده برود!ایت الله مصباح یزدی هم این ایراد را مطرح کرده و میگوید:آزمايشگران پيش از اقدام به انجام آزمايش، معتقدند كه ميان پديده‌‌ها رابطهٔ عليت برقرار است و هدفشان از آزمايش اين است كه علت‌ها و معلول‌هاي خاص را بشناسند و بفهمند چه چيزي علت پيدايش چه پديده‌اي است. پس سؤال به اين صورت مطرح مي‌شود كه ايشان قبل از انجام دادن آزمايش، از كجا به مفهوم علت و معلول پي‌برده‌اند؟ و از كجا دانسته‌اند كه در ميان موجودات چنين رابطه‌اي وجود دارد تا براساس آن درصدد كشف روابط خاص علّي و معلولي برآيند؟

 

پاسخ:برتراند راسل پاسخ زیبایی در اینمورد میدهد او میگوید:. فلاسفه به اشتباه می پندارند که مفروض گرفتن قاعده ی علیت برای کار علمی دانشمندان ضروری است، حال آنکه به نظر او یکنواختی طبیعت پیش فرض کار علمی است.راسل می پرسد که وقتی سیاره ای به دور ستاره ای می چرخد، علت کدام و معلوم کدام است؟ علت و معلولی در کار نیست، یک معادله ی دیفرانسیل حالت دستگاه را در هر لحظه برحسب حالت پیشین آن تعیین می کند.

 

نکته ای دیگر که باید به ان توجه کرد این است که علت و معلول بحثی فلسفی است و مربوط به علوم تجربی نمیشود که بگوییم دلیلی وجود نداره یک دانشمند دنبال علت نرود یعنی یک دانشمند به روابط بین پدیده ها میپردازد و این که روابط بین پدیدها چه رابطه ای است و ایا میتوان انرا علت و معلول خواند یا نه،اینگونه سوالات را فلسفه پاسخ میدهد نه علم. و هیوم منکر روابط بین پدیده ها نیست منتهی میگوید نمیتوان انرا علت و معلول خواند!این یک مقداری گیج کننده است و به همین دلیل چنین ایرادی از جانب متکلمین مسلمان گرفته میشود اما وقتی که تعریف "رابطه" را بدانیم مشکل حل میشود.

 

رابطه چیست؟

 

رابطه چیزی است که ما از یک انطباع یا ایده‌ی داده شده، می‌رساند به ایده‌ی چیزی که بالفعل داده شده نیست.یعنی علیت رابطه‌ای ست که بر اساسِ آن از امر داده شده فراتر می‌رویم.مثلا در مثال حرکت چوب با دست ما این انتظار را داریم که با حرکت دست چوب هم حرکت کند و این عادت را ایجاد کرده است که با حرکت دست چوب هم حرکت کند.توضیحات بیشتر رو در پاسخ به ایراد دوم میدهم چون پاسخهای ایراد اول و دوم تا حدودی به هم ربط دارند.

 

ایراد دوم:آیت الله مصباح یزدی میگوید:بسياري از فلاسفهٔ غربي پنداشته‌اند كه مفهوم علت و معلول، از ملاحظهٔ تقارن يا تعاقب دو پديده به‌طور منظم به‌دست مي‌آيد؛ يعني هنگامي كه مي‌بينيم آتش و حرارت پيوسته با يكديگر يا پي‌در‌پي تحقق مي‌يابند، مفهوم علت و معلول را از آنها انتزاع مي‌كنيم و در حقيقت محتواي اين دو مفهوم، چيزي بيش از هم‌زماني يا پي‌در‌پي آمدن منظم دو پديده نيست.

 

ولي اين پندار نادرستي است؛ زيرا در بسياري از موارد، دو پديده منظماً با هم يا پي‌در‌پي تحقق مي‌يابند، در حالي كه هيچ‌كدام از آنها را نمي‌توان علت ديگري به‌حساب آورد؛ چنان‌كه نور و حرارت در لامپ برق هميشه با هم پديد مي‌آيند و روز و شب همواره پي‌در‌پي به وجود مي‌آيند، ولي هيچ‌كدام از آنها علت پيدايش ديگري نيست.

 

پاسخ:حرف های اقای مصباح یزدی نتیجه گیری اشتباه از حرف های دیوید هیوم است.هیوم علاوه بر تعاقب(اتفاق افتادن پدیده ای بعد از پدیده دیگر)،تقارب(اتفاق افتادن همزمان یا نزدیک دو پدیده در یک زمان یا مکان) را نیز مطرح کرده است.در مثال لامپ حرارت سیم های موجود در لامپ باعث روشنایی میشود و روشن شدن لامپ کمی پس از حرارت است و حتی اگر هم تعاقب وجود ندشته باشد تقارب که وجود دارد و هیوم نگفته تعاقب و تقارب و تکرار حتما باید با هم در یک پدیده وجود داشته باشند یکی از این سه تا در یک پدیده وجود داشته باشد حرف هیوم اثبات میشود..مثال شب و روز هم مثال نقضی نیست.طلوع و غروب خورشید باعث ایجاد شب و روز میشود و تاریکی(شب) نبود روشنایی(روز) را گویند ولی متاسفانه اقای مصباح یزدی سعی در پوشاندن این مساله ساده کرده است.

 

ایراد سوم:از انجا که هیوم فیلسوف تجربه گرایی بوده است و از انجا که میگویید علیت یک مفهوم ذهنی است پس یک نمونه که علیت نقض شده است را نشان بدهید که در ان رابطه علت و معلول وجود نداشته باشد!

 

پاسخ:اگر شما معتقدید که هر چیزی علت دارد پس پاسخ دهید که علت حرکت مولکولهای گاز چیست؟

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 688